torsdag 11 augusti 2011

اسلام و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر - 2

 پس از مقدمه ای که در ابتدا آورده شد موادی از اعلامیۀ جهانی حقوق بشر را که در تعارض مستقیم با دستورات دین اسلام دارد را می آوریم و با آیات و دستورات پیغمبر اسلام و همچنین امامان شیعه مقایسه می نمائیم و قضاوت بر عهدۀ خواننده است تا خود به نتیجیه منطقی دست یابد . 
در مادۀ 2 آمده است : هر کس میتواند بدون هیچ گونه تمایز ، خصوصاً  از حیث نژاد ، رنگ ، ، جنس زبان ، مذهب ، ملیّت ، عقیدۀ سیاسی با هر عقیدۀ دیگر و هم چنین  وضع اجتماعی یا هر موقعیّت دیگر ، از تمام حقوق و کلیّۀ آزادیهائی که در اعلامیه آمده بهره مند گردد ، به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی ، اداری و یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلُّق دارد . 
مادۀ 3 - هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد . 
مادۀ 4 - احدی را نمی توان در بردگی نگه داشت ، داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است . 
مادۀ 16 - الف - هر زن و مرد بالغی حق دارند بدون هیچ محدودیّت از نظر نژاد ملیّت ، مذهب ، و تابعیّت با هم زناشوئی و هنگام انحلال آن زن و شوهر در امور مربوط به ازدواج دارای حقوق مساوی می باشند . 
   مادۀ 18 - هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان ، و مذهب برخوردار شود این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یاعقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است و هر کس میتواند از این حقوق مجتماً به طور خصوصی یا عمومی برخوردار باشد . 
و در مادۀ 21 بند ب آمده است : هر کس حق دارد با تساوی شرائط به مشاغل عمومی کشور خود نائل آید . 
  :  حال با رجوع به قرآن و بررسی آیات آن به مغایرتهای آنها اشاره می نمائیم
اصولاً آزادی عقیده در کشورهائی که اسلام را مرجع قوانین خود قرار داده اند چیزی بی معنی است چرا که طبق نص صریح قرآن در سورۀ توبه آیۀ 29 اینطور آمده است : با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا و نه به روز جزا ایمان دارند و آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام می شمارند و نه آیین حق را می پذیرند پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم جزیه  به معنی حق زنده بودن در کشور اسلامی را به دست خود بپردازند --- که این با مواد 2 و 5 و 7 و 18 مغایرت دارد 
در سورۀ نسا آیۀ 89 تا 91 آمده است ک کافران را به دوستی نگیرید مگر این که توبه کنند یا هجرت کنند و اگر نکردند هر جا آنان را یافتید اسیر کنید و به قتل برسانید و از میان آنها دوست و یاور انتخاب نکنید ---- که این با مواد 1 و 2 و 6 و 18 مغایرت دارد
در سورۀ بقره آیۀ 221 آمده با زنان مشرک و بت پرست تا ایمان نیاورده اند ازدواج نکنید ، کنیز با ایمان از زن آزادۀ بت پرست بهتر است و زنانتان را به مردان بت پرست تا ایمان نیاورده اند ندهید یک غلام با ایمان بهتر از یک آزادۀ بت پرست است ---- که به این ترتیب صریحاً مواد 16 الف و 1 و 4 مغایرت دارد 
در سورۀ نسا آیۀ 34 آمده است که مردان از زنان برترند و این برتری را خداوند به آنان داده است و زنان باید مطیع شوهرانشان شوند اگر زنی مطیع نشد ابتدا پند و اندرز دهید سپس با آنان هم بستر نشوید و در آخر آنها را تنبیه کنید ----که این با مواد 1 و 16 الف و 5 و 7 مغایرت دارد 
در سورۀ بقره آیۀ 289 آمده شهادت 2 مرد  بر امری کافی است و یا شهادت 1 مرد و 2 زن --- و همچنین در سورۀ نسا آیۀ 11 میگوید : سهم پسر 2 برابر دختر می باشد و سهم مادر یک سوّم مرد است --- و همچنین در سورۀ نسا تعدد زوجات را برای مردان مجاز میداند --- که کلیۀ موارد بالا تضیع حقوق زنان بوده و با مواد 1 و 2 و 6 و 16 مغایرت دارد 
و در نهایت در دین اسلام بریدن از اسلام و پیوستن به سایر ادیان گناهی نا بخشودنی است که مجازات آن مرگ بوده و بخشش هم ندارد در قرآن سورۀ آل عمران در آیات 19 و 32 و 56 و 87 و 88 در مورد مرتدین و مجازات آنان دستورات سریع و اکید داده است و همچنین محمّد ابن عبدالله نیز در مستدرک الوسیله جلد 5 صفحۀ 163 باب 45 حدیث 1 اینطور دستور داده :کسی که دینش را به دین دیگر تبدیل کند پس او رابکشید !!! و همچنین در اصول کافی جلد 6 صفحۀ 174 عمار از امام  صادق نقل می کند که شخص مسلمان که از اسلام ارتداد اختیار کرده و نبوّت پیغمبر را انکار نموده بر هر کس این را بشنود خونش مباح بوده و بر امام مسلمین است که او را کشته و توبه اش را نپذیرد!!!! --- و بر طبق این آیات و دستورها عملاً مواد 2 و 9 و 18 را نقض مینماید و ماجصل کلام اینکه هم سو بودن اسلام و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر سرابی بیش نیست و در دنیای امروز که افراد و عقیده های گوناگونی در آن وجود دارد بشر متمدن باید انتخاب کند یا دستاورد ارزشمند خود را که برآمده از 2 جنگ خانمان سوز بوده را حفظ کند و یا تن به قوانین خشن اعراب بیابان گرد 1400 سال قبل بدهد؟          

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar